در این راستا حتی برخی خبرها جعل می شود بدون اینکه مصداقی برای آن ذکر شود .
مصادیق جدید جنگ روانی ائتلاف متجاوز به رهبری سعودی و دلایل آن
یکی از این مصادیق تبلیغاتی بود که درباره اشغال تنگه استراتژیک باب المندب از سوی ائتلاف متجاوز به راه انداخته شد. این تبلیغات زمانی به راه افتاد که ائتلاف متجاوز بخصوص عربستان و امارات عربی متحده در عملیاتی که برای ورود به صنعا از طریق استان مارب اجرا می شد شکست سنگینی متحمل شدند و تلفات زیادی دادند به گونه ایی که در امارات به مدت سه روز عزای عمومی اعلام شد .
از طرف دیگر نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل آغاز بکار کرد و ائتلاف متجاوز هم برای حفظ ابروی از دست رفته خود و هم برای پیشبرد طرح های سیاسی مورد نظر خود و از همه مهمتر برای اینکه تجاوز خود را در راستای حفظ امنیت انرژی و آبراههای بین المللی از جمله تنگه باب المندب جلوه دهد به وجود یک چنین تبلیغاتی نیاز داشت . نیروهای انصار الله و ارتش یمن برای اینکه این تبلیغات را خنثی کنند و ابتکار عمل خود را در تنگه باب المندب نشان دهند در اقدامی بی سابقه یک ناوچه جنگی عربستان را غرق کردند اما این خبر همانند سایر پیروزی های انصار الله از سوی رسانه های عربی و غربی سانسور شد .
از دیگر مصادیق جدید جنگ روانی ائتلاف متجاوز به رهبری عربستان تبلیغات گسترده در این باره است که انصار الله و ارتش یمن از روی ناچاری و به علت شکست های نظامی راه حل سیاسی را بر اساس قطعنامه 2216 شورای امنیت سازمان ملل پذیرفته اند و این در حالی است که انصار الله حتی پیش از اینکه جنگ آغاز شود با تلاش های سازمان ملل همراهی و همگامی می کرد و این واقعیتی بود که جمال بن عمر نماینده قبلی سازمان ملل در امور حل بحران یمن نیز بر آن صحه گذاشت اما امتناع عربستان از طرح پیشنهادی نماینده وقت سازمان ملل و اصرار آن بر طرح خود مبنی بر تقسیم یمن به 6 ایالت( که خطر تجزیه یمن را به همراه محروم کردن حوثی ها از دسترسی به دریا و منابع نفتی این کشور به همراه داشت ) در نهایت زمینه جنگ جاری را فراهم کرد .
از طرف دیگر نیروهای انقلابی به رهبری انصار الله تفسیر خاص خود را از قطعنامه شورای امنیت دارند و این قطعنامه و یا هر طرح سیاسی دیگر را زمانی می پذیرند که مکمل توافقات و تفاهماتی باشد که پیش از آغاز تجاوز عربستان با سازمان ملل صورت گرفته بود. گذشته از اینها برخلاف آنچه که در تبلیغات رسانه های ائتلاف متجاوز دیده می شود ابتکار عمل واقعی در جنگ یمن در دست نیروهای انصار الله و ارتش یمن است و آنها در حال حاضر همچنان بر بخش های وسیعی از یمن مسلط هستند و علاوه بر این به سه استان مورد اختلاف با عربستان یعنی عسیر، نجران و جیزان نفوذ کرده اند و تا عمق چند کیلومتری خاک عربستان پیش رفته اند به گونه ایی که تقریبا همه فعالیت ها در این سه استان به حالت تعلیق در آمده و بخشی از ساکنان آن مجبور به کوچ شده اند . تنها جایی که ائتلاف متجاوز با گذشت بیش از 6 ماه توانسته است تحت تصرف خود قرار دهد بخش هایی از مناطق جنوبی از جمله عدن است که آنهم در نتیجه عقب نشینی تاکتیکی نیروهای انصار الله و ارتش یمن و به منظور تحقق اهدافی چون مشارکت دادن جنبش جنوب در تامین امنیت جنوب و همچنین ایجاد زمینه ای برای بروز شکاف های داخلی بین اعضای ائتلاف متجاوز صورت گرفت .
باز از دیگر نکاتی که در ارتباط با رویکرد ائتلاف متجاوز در جنگ یمن قابل تامل و سوال برانگیز است و از ابعاد دیگری از تکنیک های عملیات روانی آن پرده بر می دارد به حمله اخیر به مقر خالد بحاح نخست وزیر دولت مستعفی در عدن مربوط می شود که در ابتدا ماهیت حمله موشکی اعلام شد و بر همین اساس نقش انصار الله و ارتش یمن در این حمله قوت گرفت اما بلافاصله بعد از اینکه داعش با صدور بیانیه ای مسئولیت آن را برعهده گرفت کابینه دولت خودخوانده ائتلاف متجاوز نیز در نشست فوق العاده خود که به منظور بررسی حمله به مقر خالد بحاح برگزار شده بود بیانیه داعش را مورد تائید قرار داد .
اما به نظرمی رسد اتخاذ چنین مواضعی بیش از اینکه بیانگر واقعیت باشد با یکسری اهداف سیاسی همراه بوده است تا بر اساس آن دولت خودخوانده ائتلاف متجاوز در عدن نیز قربانی داعش و تروریسم جلوه داده شود تا شاید از این طریق بتواند مشروعیتی برای خود کسب کند . امکان دارد قرینه سازی بین انصار الله و داعش و سرپوش گذاشتن بر همکاری ائتلاف متجاوز با تکفیری ها در اشغال یمن از دیگر اهداف مورد نظر در این زمینه باشد .
به هرحال حتی اگر این نکته پذیرفته شود که حمله به مقر خالد بحاح به وسیله داعش صورت گرفته است باز این شکستی دیگر برای این ائتلاف محسوب خواهد شد زیرا نشان می دهد که آنها با اشغال یمن و بکار گرفتن القاعده به عنوان پیاده نظام برای پیشبرد سیاست های تجاوزگرانه خود در مناطق جنوبی زمینههای ظهور داعش را در یمن فراهم کردهاند و با توجه به اینکه اکنون رهبری ائتلاف مبارزه با داعش را روسیه برعهده گرفته است از اینرو این احتمال وجود دارد که بتدریج دامنه حملات روسیه به این کشور نیز گسترش یابد.
از آنچه که گفته شد مشخص می شود که در خیلی از موارد تبلیغاتی که ائتلاف متجاوز در یمن به راه میاندازد یا واقعیت بیرونی ندارد و یا اینکه با آن فاصله زیادی دارد و در چنین وضعیتی به هیچ وجه نمی توان به رسانه های تحت کنترل این ائتلاف در خصوص تحولات یمن اعتماد کرد. همچنین از آنجا که رسانه های غربی نیز به شدت تحت تاثیر سیاست خرید سکوت عربستان قرار دارند لذا آنها نیز در خیلی از موارد تحولات یمن را نه بر اساس رخدادهای واقعی در میدان بلکه براساس ملاحظات و منافع سیاسی و تبلیغاتی عربستان پوشش می دهند و بر همین اساس نمی توان از منظر این رسانه ها نیز به واقعیت های صحنه تحولات یمن پی برد. درچنین وضعیتی نقش و مسئولیت رسانه های وابسته به انصار الله و حامیان آن در پوشش تحولات یمن اهمیت مضاعف یافته است.